۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

طرح نوسازی ماهواره

طرح نوسازی ماهواره به خوبی در حال انجام است.
مطابق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی, نیروی انتظامی موظف به جمع آوری دیش ها و ال ان بی های فرسوده و مشهود است. بدیهی است که تا حداکثر دو روز پس از جمع آوری, تجهیزات ذکر شده نوسازی می گردند که هیچ, در پاره ای موارد دستگاه های گیرنده نیز نو سازی می گردند و امت همیشه در صحنه می توانند با دستگاه های گیرنده جدید ضمن تماشای برخی کانال های فیلم, موزیک و ورزشی کارتی, کانال های دوست داشتنی دیگر را هم تماشا بفرمایند.

شایان ذکر است این طرح هم از سوی برادران قاچاقچی مورد استقبال قرار گرفته است و نامبردگان به راحتی در حال فروش یک کشتی تجهیزات مرتبط وارداتی هستند, هم مردم به دلیل نوسازی دعا گو هستند, و هم سبب خرسندی سربازان بدنام امام زمان که دنبال بهانه برای نشان دادن چماق به مردم هستند, شده است.

برچسب‌ها:

۱۳۹۰ شهریور ۵, شنبه

روز قدس سال 1388

سال 1388 بود. روزی که قدس نام نهاده شده بود اما حال و هوایش فرق داشت با دیگر سال ها.
سال های پیش، این روز فقط برایم روز جمعه بود مانند جمعه های دیگر. آن سال اما به راه افتادیم. دیدن دوستان چندان مشکل نبود گروه گروه مخالفان را می دیدی که با لبخند به هم نگاه می کنند یعنی شما هم؟
اعتراض های خیابانی زیاد دیده بودیم در آن سال اما نخستین بار بود که طرفداران و مخالفان حکومت رو در روی یکدیگر قرار می گرفتند.
در آن سال کلمه "اولین" زیاد کاربرد داشت. انتخابات اول. نماز جمعه اول. روز قدس اول. عاشورای اول.


رو در رو شدیم نابرابر. جوان های حکومت با اسلحه و باتون و گاز اشک آور در پیاده رو و مسن ترهایشان در راهپیمایی به همراه اتومبیل و بلندگو و بوق و کرنا. مخالفان هم با مچ بند و پارچه و اسپری سبز.
هر کدام کار خودمان را می کردیم. ما دست خالی شعارهایمان را می دادیم و آنها با بلندگو. این روند به هم خورد وقتی که جوان های حکومت تاب نیاورند و حمله کردند باهر آنچه همراه داشتند.



خاطرم هست که پیرمردی خطاب به ما گفت منافق آشوب گر. و کسی پاسخش داد ما که کاری نداریم، شما به ما حمله می کنید. پیرمرد که هنوز از عصبانیت دیدن منافق آشوب گر آرام نشده بود باز فریاد کرد که چه کسی به شما حمله کرده؟ همان لحظه گلوله اشک آور کنارش پایین آمد و همگی متفرق شدیم. دیگر آن پیرمرد را ندیدم اما بی گمان آن پیرمرد به خانه که برسد آن اعتقاد قبلی را نخواهد داشت و آدمی دیگر خواهد شد.




برچسب‌ها:

۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه

ایران: ازهرگونه برخورد خشونت آمیزپلیس بریتانیا جلوگیری نمایید. بریتانیا: چه جوری این جوری؟

" وزارت امور خارجه ایران در واکنش به درگیری های خشونت بار و اعتراضاتی که از منطقه تاتنهام در شمال لندن - در اعتراض به کشته شدن یک سیاه پوست توسط پلیس انگلیس - آغاز و به نقاط دیگر نیز سرایت کرد، از دولت انگلیس خواست تا از هرگونه برخورد خشونت آمیزپلیس این کشور جلوگیری نماید و با انجام گفتگو و بررسی درخواستهای تظاهر کنندگان موجب بازگشت آرامش گردد."

پس از این اظهار نظر وزارت امور خارجه بریتانیا با حالتی آشفته با ایران تماس گرفت و خواستار راهنمایی بیشتر شد. متن این گفتگو به شرح ذیل است:

بریتانیا: در خصوص اظهارات آقای رامین مهمانپرست مزاحم شدم
ایران: از برخورد خشونت آمیز با تظاهر کنندگان جلوگیری نمایید

بریتانیا: بهم می گی چه جوری؟
ایران: تو که عروسکی تو که با نمکی هر جور که بگی باهاتم٬ تو که نفسی واسه من بسی عاشق اون نگاتم.

بریتانیا: پس بهم می گی چه جوری؟
ایران: آره عزیزم با شیشه و با باتون٬ کشتن توی خیابون

بریتانیا: چه جوری؟ این جوری؟
ایران: باتون و تو دست بچرخون٬ خودت و بهش بچسبون٬ موهات و بکن پریشون٬ دل مردم و بلرزون.

بریتانیا: این جوری؟ این جوری؟
ایران: مجتبی می آد. سعید مرتضوی می آد. لاریجانی می آد.

بریتانیا: کو... پروی ... بوق بوق بوق


شایان ذکر است ایران اعلام نموده درهای سفارت خانه ایران به روی معترضان باز است و آنان می توانند از ایران تقاضای پناهندگی نمایند.
پس از این اعلام٬ آرامش به بریتانیا باز گشت.

برچسب‌ها: